- زباله دان
- ظرفی که برای ریختن خاکروبه و کثافات در منزل و غیره تعیین میشود
معنی زباله دان - جستجوی لغت در جدول جو
- زباله دان
- جایی یا ظرفی که در آن خاکروبه و آشغال می ریزند، خاکروبه دان
- زباله دان
- مزبله، جای انداختن زباله، جای بسیار کثیف
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جایی که در آن آشغال ریزند
جایی که در آن آشغال ریزند
شمعدان
آنچه که دارای پره یا بر آمدگی شبیه زبان باشد
دارای زبانه، آنچه دارای پره یا برآمدگی شبیه زبان باشد، شعله دار، شعله ور
انبار زغال، جای ریختن زغال
کسی که غیر از زبان مادری خود زبان دیگر هم می داند، کنایه از زبان آور، سخن دان، فصیح و بلیغ، برای مثال زبان دانی آمد به صاحبدلی / که محکم فرومانده ام در گلی (سعدی۱ - ۸۱)
سله و سبدی که زنان پنبه رشتنی و ریسمان رشته شده را در آن گذارند
سله ای که زنان در آن گاله و ریسمان نهند
سبدی که زنان گلوله های پنبه و نخ های ریسیده را در آن می گذارند